۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. یکصد و شصت و دومین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «یاد آوری خداوند موسی را از عنایات خود در حق او» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿۳۷﴾
إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى ﴿۳۸﴾
أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَعَدُوٌّ لَهُ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي ﴿۳۹﴾( طه39-37)
و همانا که ما بار دیگری نیز بر تو منّت نهادیم و حاجتت را روا کردیم(37) آن هنگام که به مادرت وحی کردیم(38) که کودکت را در صندوقی قرار ده و آن را به آب دریا بسپار و آن دریا او را به ساحل خواهد افکند و آن کس که دشمن ما و دشمن اوست او را از آب خواهد گرفت و من از لطف خود تو را در چشم آن دشمنان محبوب گردانیدم تا در زیر چشم من رشد کنی و ساخته شوی(39).
در این مقام خداوند با کلیم خود همکلام میشود و پارهای از لطفها و موهبتهایی را که در حق موسی عطا فرموده بیان میکند تا موسی را و ما را مایه عبرت و حکمت شود و احساس کنیم که لحظه به لحظه زندگی ما از حضور الهی آکنده است و دوستی مهربان و آگاه ما را آهسته آهسته در زیر چشم عنایت خود ترتبی میکند و میسازد چنانکه عقل در شگفت میشود.
خرد دارد از این صد گونه اشگفت
که «و لتصنع علی عینی» چرا گفت (گلشن راز)
در آیه اول این قطعه سخن از وحی کردن به مادر موسی آمده است و این نشان میدهد که وحی افزون بر معنای خاص که وحی خدا به انبیاست معنی کلیتر و عمومیتری نیز دارد. در این موارد کلی اغلب آن را الهام یا وحی دل خواندهاند از بیم انکه مبادا با وحی خاص اشتباه شود اما مولانا گفته است که الهام یا وحی دل همان وحی حق است و میتوان به آن تکیه کرد:
از پی روپوش عامه در بیان
وحی دل گویند آن را صوفیان
وحی دل گیرش که منظرگاه اوست
چون خطا باشد که دل آگاه اوست
مولانا با اشاره به حدیث «المومن ینظر بنور الله» یعنی مومن با نور الهی جهان را میبیند. معنی وحی را به همه انسانهای مومن و تسلیم حق تعمیم میدهد. در فرهنگ غرب نیز بسیاری از دانشمندان یافتههای خود را وحی یعنی دریافت مستقیم از خداوند دانستهاند چنانکه هنری ون دایک روحانی و شاعر و نویسنده آمریکایی در قرن نوزدهم در مقدمه داستان آن خردمند دیگر از منشا اشراقی این داستان سخن گفته است.
مادر موسی چو موسی را به نیل
درفکند از گفته ربّ جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت ای طفل صغیر بیگناه
گر فراموشت کند لطف خدا
کی رهی زین کشتی بیناخدا
وحی آمد کاین چه فکر باطل است
کودک ما اینک اندر ساحل است
ما گرفتیم آنچه را انداختی
دست حق را دیدی و نشناختی (پروین اعتصامی)
در وحی خداوند به مادر موسی لطیفهای امید بخش و دلگرم کننده هست که ترس آدمی را از نگرانیها و تشویشها به خصوص وقتی کارها پیچیده میشود، از میان میبرد. مادری که میترسد فرزندش را به فرمان فرعون زمان بیگناه بکشند فرمان مییابد که فرزندت را در صندوقی گذار و به دریا انداز. ما آن را به دست کسی میرسانیم که او را با ما سرِ دشمنی است و با کودک شما نیز دشمن است. مادر به کدام دل چنین راهی را برای نجات فرزند انتخاب کند مگر ایمانی که به وحی الهی دارد که هیچ تشویش به دل راه مده، ما در دل او محبت موسی را میاندازیم و او را در زیر چشم خود پرورش میدهیم. چه بسیار که مشابه این حوادث در زندگی آدمیان رخ میدهد. از این رو هر کس به پروردگار خویش توکل کند و آنچه به او فرمان میرسد انجام دهد او را هیچ تشویش این نماند که خداوند چگونه این قصه را به خوبی به پایان خواهد برد در حالی که مکرر دیده است که از دل شب روز بیرون میآید و از وسط پریشانی نظم و هم آهنگی پیدا میشود. یکی از پیامهای کلی آیه این است که هر کس دوست خدا باشد دشمنان در جهت منافع او کار خواهند کرد بیآنکه خود بدانند. چنان که برادران یوسف خدمتگزار یوسف شدند تا بدانچه باید برسد برسد. و یوسف گفت: «إن ربّی لطیف لما یشاء» همانا که پروردگار من طرح و تدبیر خود را بسیار لطیف و ظریف انجام میدهد.
دانم سر آرد غصه را، رنگین برآرد قصه را
این آه خون افشان که من، هر صبح و شامی میزنم (حافظ)
چون وعده الهی این است که نهایتا خوبی بر بدی غلبه خواهد کرد و پیروزی با خوبان خواهد بود میتوان گفت که بدان پیوسته در خدمت خوبانند و زمینه توفیقات خوبان را فراهم میکنند و البته این بدان معنا نیست که آدمی اینجا بدان ستمکاران را به خود بپذیرد و با ایشان دوستی کند بلکه وظیفه هر انسان شریف این است که به هر نحو مناسب با ستمکاران به مقابله برخیزد. اما در عین حال دل مومن گرم است که اهل دنیا هیچ کاری از پیش نخواهند برد و خواسته و ناخواسته از خدمتکاران خوبان خواهند بود، از آنکه خوبان پادشاهند و ایشان برده زر و سیم و درهم و دینار.
انتهای پیام